کالکشن سرنوشت
فرش ابریشم
۳۰۹ در ۲۱۱ سانتیمتر
توضیحات
نزدیک به دو دهه است که او را می شناسم و اگرچه در سنّت و راهی که در پیش گرفته قلمی توانمند و بر آمده از سرمشق های اساتید بزرگ را توشه نموده اما هم اکنون هنرمندی است خودساختۀ خودخواسته.
آغازی کاشفانه با نمد و جستجوهایی هویت شناسانه و شاید صوفیانه و در ادامه حضوری پر قدرت در گلیم و گلیم-فرش و ذوقآزماییهای که هنوز هم کنجکاوانه ادامه دارد و سعی در نظم و انسجام در ذهنی مشوش دارد ؛ اما زود است چون آثارش این را می گوید، نه من.
بنگرید به اشکال و مفاهیم دراین گلیم-ابریشم مشوش:
درخت اَنار و گلدرختهای متعدد، پرنده و ماهی که جملگی زندگی و حیات را متبادر می سازد و در مقابل، نارنجک، اره برش،بطری شراب تلخ و شعری نوستالژیک – مراببوس – که روایات دوگانه ای از عشق ناوصال و سیاست بدنبال دارد.
مضاعف کنید اسلیمی های پیوستهای که صدها سال ریشه درتاریخ هنر ایران دارد؛ و ناشناخته هایی که دراین ترکیب مشوش، سردرگماند؛ نظیر عدد ۵ و عباراتی ناخوانا همچون “ آدم … “.
در این حال تنها رنگ است که هم ذهن مشوش اثر و هم مخاطب را از چالشی پایان ناپذیر به آرامش نسبی دعوت میکند. یکرنگی این اثر و پرهیز از رنگارنگی درتمام آثار میرمولا غالب است والبته از هنرمندی
یکرنگ که هنوز هم درپی مکاشفه است جز این انتظار نمیرود.
ِتشویش را میتوان بخشی جدایی ناپذیر از ذهن تمامی هنرمندان این زمان دانست؛ در دنیایی که باید برای زندگی و عشق مفاهیم جدیدی نوشت زیرا شوربختانه با جنگ و مرگ به همزیستی رسیده اند، گویی به دنیای جدیدی وارد گشتهایم. همانگونه که میرمولا گشته است.
باید به انتظار روزی نشست که معجزهوار اَشکال و مفاهیِم این دستبافته خود به سخن آیند؛ چه در این اثر، خالق و مخلوق در سرزمین معجزه نشستهاند.


